براساس گزارشها، نیروهای مسلح ارتش عراق در نتیجه فروش عظیم تسلیحاتی توسط قدرت های غربی، در مدتی کمتر از دو سال، سیستمهای تسلیحاتی خود را به بیشتر از چهل درصد افزایش دادند. در آستانه بازپس گیری فاو، در آوریل 1988 (اردیبهشت 1367) ارتش عراق حدود 5 هزار دستگاه تانک، 4500 نفربر زرهی، 5500 عراده توپ، 420 فروند هلی کوپتر و 720 هواپیمای جنگنده و بمبافکن آماده برای عملیات در اختیار داشت. این خیل عظیم سیستمهای تسلیحاتی، با حداقل 300 فروند موشک زمینبه زمین اسکادB، ساخت شوروی تجدید ساختار شده توسط آلمانها و مقادیر زیادی مهمات شیمیایی تولید شده به اتکای فناوری صادراتی آمریکایی ـ اروپایی تکمیل میشد.
رژیم صدام با کسب این مقادیر عظیم از جنگافزارهای مدرن متعارف و غیر متعارف، توانست استعداد نیروهای زمینی ارتش خود را از 27 لشگر در سال 1986، به 50 در سال 1988 (1368)، رسانده و به بیش از دو برابر افزایش دهد. این امر نمایانگر رشد واقعی در ساختار نیرو و تواناییهای عملیاتی صدام بود و در جهت تغییر موازنه استراتژیک کلی منطقه خلیج فارس گام مهمی به شمار میرفت.
باشگاه خبرنگاران قصد دارد در این گزارش به کمکهای نظامی آمریکا وبرخی دیگر از کشورهای غربی به صدام در هشت سال دفاع مقدس بپردازد.
آمریکا از سال 1972 تا اواسط جنگ ایران و عراق در بغداد صرفا یک دفتر حفاظت منافع با 14 دیپلمات داشت. در نوامبر 1984 آمریکا رسماً سفارتی در عراق گشود. بدین ترتیب بعد از گذشت 17 سال از قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور، این دو کشور مجدداً شروع به برقراری مناسبات سیاسی نمودند.
کنث تیمرمان، کارشناس مسایل سیاسی ایران در همین زمینه مینویسد:
برژینسکی اجازه داد صدام در حمله به ایران چراغ سبزی را برای خود تصور کند، چرا که چراغ واضح قرمزی در کار نبود. اما اینکه حمله عراق به ایران را نتیجه نقشه و برنامهریزی آمریکا بدانیم اصلا صحیح نیست. صدام دلایل خودش را برای حمله به کشور ایران داشت، و همان دلایل برای این اقدامش کفایت میکرد.
طبق نوشتههای برژینسکی، آمریکا حتی در واکنش به تحرکات نظامی اتحاد جماهیر شوروی در مرزهای ایران در اوایل جنگ، به مسکو هشدار داده بود که در صورت اشغال جمهوری اسلامی ایران توسط شوروی، آمریکا بنفع ایران و بر علیه عراق وارد جنگ خواهد شد.
به گفته برژینسکی، پس از آزادسازی خرمشهر و دیگر نقاط اشغال شده ایران، آمریکا تصمیم به اتخاذ سیاستهایی به نفع عراق به منظور حفط توازن در جنگ نمود تا مانع از پیروزی ایرانیان و سقوط دولت صدام گردد.
"هاوارد تیچر" "Howard Teicher مدیر سابق امور نظامی-سیاسی "شورای امنیت ملی آمریکا" که در سال 1983 رامسفلد را در بغداد همراهی کرده بود میگوید:
آمریکا در زمان جنگ، با تامین میلیاردها دلار اعتبار، با تامین اطلاعات نظامی و مشاوره، و کمکهای نظامی به صدام هرگونه کمکی میکرد. به گفته این سیاستمدار بازنشسته آمریکایی؛ سازمان سیا قراردادهای کلانی را با صدام امضا کرده بودند تا سلاحهای آمریکایی-غیر آمریکایی و عدوات جنگی به عراق بفروشند.
وزارت دفاع آمریکا اطلاعات و مشخصات دیپلماتهای ایرانی و برنامههای تدوین شده برای حمله به ایران، با ذکر نقاط حساس برای بمباران نقاط مختلف ایران را به طور دائم دراختیار دولت عراق قرار میداد.
نوامبر 1983 آمریکا در بیانیهای اعلام کرد که «دولت آمریکا هر آنچه لازم، و از نظر قانون موجه، است را انجام میدهد تا عراق در جنگ با ایران مغلوب نشود.
آمریکا چه کمکهایی به عراق میکرد؟
در گزارشی که بعدها در شبکه خبری ABC آمریکا پخش شد، بر این مساله تاکید شد که شرکتهای آمریکایی، به طور قانونی و غیرقانونی، نوعی فناوری را در اختیار عراق قرار داده بودند که این کشور را قادر میساخت برنامههای ساخت پیشرفتهترین جنگ افزارهای نظامیاش را ادامه دهد. به گزارش روزنامه financial times،شرکت آمریکایی international signal and control نیز در انتقال مخفیانه فناوری ساخت بمبهای خوشهای به عراق دست داشتند.
کمک اطلاعاتی آمریکا به عراق به عنوان یکی از مهمترین نیازمندیهای این کشور، در صدر موافقتنامههای عراق و آمریکا در سال 1986- محسوب میشد. آمریکاییها درباره فعالیت نیروی هوایی ایران اطلاعات ارزشمندی در اختیار عراق قرار میدادند. این اطلاعات در آواکس های امریکایی مستقر در ریاض جمع آوری شدند. روزنامه واشنگتن پست طی گزارشی نوشته بود: آمریکا درباره آرایش نیروهای ایرانی در جبههها و هدف های اقتصادی ایران، اطلاعات ماهواره ای در اختیار عراق قرار میدهد.
ویلیام کیسی-william casey- از جمله افرادی بود که پیوند اطلاعاتی امریکا و عراق را بر قرار میساخت و پیش از اعزام سفیر امریکا به بغداد، یک رییس تمام وقت ایستگاه اطلاعاتی را در بغداد مستقر کرده بود که قبل از هر حمله بزرگ عراق در جبهه جنگ یا حمله دیپلماتیک در جبهه سیاسی مورد مشورت صدام قرار می گرفت.
آمریکا از سلاحهای شیمیایی عراق خبر داشته است
به گزارش BBC به نقل از فارنپالیسی؛ ایالات متحده در جریان جنگ ایران و عراق با اطلاع از این که عراق از سلاحهای شیمیایی استفاده خواهد کرد، کمکهای اطلاعاتی در اختیار عراق گذاشته بود.
فارین پالیسی میگوید این گزارش خود را با استفاده اسناد سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، که به تازگی از طبقهبندی محرمانه خارج شدهاند، تنظیم کرده است.
بنابر گزارش فارینپالیسی آمریکا از روی تصاویر ماهوارهای متوجه شد که ایران در آستانه به دست آوردن پیروزیهایی استراتژیک است و به دنبال آن موقعیت نیروهای ایرانی را به عراق اطلاع داد.
فارین پالیسی میگوید ایالاتمتحده کاملا از این موضوع که صدام احتمالا از تسلیحات شیمیایی علیه ایرانیها استفاده خواهد کرد آگاه بوده است.
"خودمان میدانستیم"
آمریکا در جریان جنگ ایران و عراق کمکهای نظامی و اطلاعاتی در اختیار صدام گذاشته بود، اما مقامهای آمریکایی میگویند نمیدانستند که ارتش عراق ممکن است از سلاحهای شیمیایی استفاده کند.
سرهنگ ریک فرانکونا، وابسته نظامی آمریکا در بغداد در مقطع حملات شیمیایی، به فارینپالیسی میگوید: "عراقیها به ما هرگز نگفتند قصد دارند از گاز اعصاب استفاده کنند. لازم نبود که بگویند، ما خودمان میدانستیم."
عراق در جریان جنگ هشت سالهاش با ایران چند بار از سلاحهای شیمیایی علیه نظامیان و غیرنظامیان استفاده کرد که تنها در هریک از حملات به سردشت و حلبچه، هزاران نفر کشته شدند.
فارین پالیسی میگوید کمکهای اطلاعاتی به عراق، که در حملات شیمیایی استفاده شده، برای این بوده که ایران عقب رانده شده، ناچار به مذاکره بازگردد و سیاست دولت ریگان برای تضمین پیروزی عراق تحقق یابد.
در اسنادی که فارین پالیسی به آنها استناد میکند گفته شده ارزیابی سیا این بوده که ایران شواهد قانعکنندهای درباره کاربرد سلاحهای شیمیایی نخواهد یافت و همچنین اشاره شده بوده که استفاده شوروی سابق از تسلیحات شیمیایی در افغانستان عکسالعمل خاصی در پی نداشته و به همین دلیل میتوان از این سلاحها علیه ایران استفاده کرد.
فروش عامل سیاه زخم به رژیم صدام
به گزارش نیویورکتایمز، شرکت آمریکایی ""American Type Culture یکی از بزرگترین تامینکنندههای مواد شیمیایی صدام در هشت سال دفاع مقدس بود. این شرکت یک بار در سال 1986، مجموعهای از عوامل بیماریزا شامل سهگونه سیاهزخم، 5 نوع سم بوتولینیوم و سهگونه بروسلا به دانشگاه بغداد فروخت.
درخواست عراق برای این عوامل بیماریزا بار دیگر در 1988 به دلیل خصومت دو طرف با ایران پذیرفته شد و اینبار 11 گونه از این عوامل از جمله 4 نوع سیاهزخم به این کشور ارسال شد. نهایتاً در 1989 آمریکا فروش سیاهزخم و عوامل بیماریزای دیگر را به عراق، ایران، لیبی و سوریه ممنوع کرد.
کمکهای انگلیس به عراق
رونق ناگهانی بازار عراق برای صنایع ابزارسازی انگلیس نیز کارساز بود .براساس برآورد انجمن فنآوری ابزارهای ماشین انگلیس(MTAA)فروش ابزارهای ماشینی این کشور به عراق از 9.2 میلیون دلار در1987میلادی به 5.31 میلیون دلار در سال 1988 میلادی افزایش یافت.
از سوی دیگر برخی از کارخانههای انگلیسی در پی فروش سلاح به عراق سودسرشاری به دست آوردند و حتی در سال1988 میلادی فروش این اقلام به 1.1 میلیارد دلار رسید .هم زمان انگلیسیها دفتر خرید ایران در خیابان ویکتوریای لندن را از طریق سازمان اطلاعاتی M-15 کنترل کرده و اطلاعات آن را در اختیار عراق قرار میدادند.
به گزارش العالم، طبق اسنادی که پس از 30 سال روزنامه فایننشالتایمز بخشهایی از آن را منتشر کرد، دولت تاچر با وجود اعلام بیطرفی در جریان حمله رژیم بعث به ایران در اواخر سال 1980، علاوه بر فروش جنگندههای "هوک "، برای رژیم صدام پایگاه نظامی دریایی و هوایی ایجاد کرد.
این اقدام انگلیس درحالی صورت گرفت که این کشور قطعنامه شورای امنیت را درباره ضرورت خودداری از هر اقدامی که به تنش بیشتر و گسترش جنگ می انجامد، امضا کرده بود.
براساس این اسناد ، لیست سلاحهایی که دولت تاچر فروش آن را به رژیم صدام پیشنهاد کرده بود ، شامل 78 نوع تجهیزات نظامی از جمله خودروهای " لند روور" ، خودروهای نجات ، انواع رادار، لوازم یدکی انواع تانک است، که البته همه آنها به فروش نرفت.
فایننشال تایمز افزود: نخست وزیر سابق انگلیس در اظهاراتی گفته بود که بهترین راه برای پرهیز از محکومیت علنی و به دست آوردن پول از عراق ، فروش تجهیزات نظامی غیرمرگبار به عراق است.
"توماس ترنشاد" وزیر مشاور دولت درامور خارجه، سال 1981 در نامهای محرمانه نوشته است که " قراردادهای دفاعی به ارزش بیش از 150 میلیون لیره استرلینگ با عراق در شش ماه اخیر امضا شده است، که از جمله آنها قراردادی به ارزش 34 میلیون لیره برای تحویل خودروهای زرهی بمنظور نجات و تخلیه نیروها از میدان جنگ است، که از طریق اردن در اختیار عراق قرار می گیرد".
در نامه ترنشاد آمده است که " دیدار با صدام گامی مهم در راه برقراری روابط کاری با عراق برای تحقق منافع تجاری زیاد در زمینه های تجاری و سیاسی است".
مارگارت تاچر که به زن آهنین معروف بود، با نوشتن یادداشتی بر این نامه ، از پیشرفت در روابط عراق و انگلیس ، ابراز خرسندی کرد.
کمکهای آلمان به عراق
آلمانها همانند فرانسه و انگلیس تجهیزات نظامی فراوانی در اختیار عراق قرار دادند .فنآوری آلمانها در زمینه تولید سلاحهای شیمیایی و موشکی از سایر بخشها به کار گرفته شد .آلماندر چارچوب سیاستهایش و با هدف کاهش خشم صدام نسبت به روابط بازرگانی آلمان با ایران، صادرات تجهیزات نظامی شیمیایی را در اواخر جنگ نسبت به سالهای قبل از آن با جهش چشمگیری ادامه داد.
در چهار حوزه کلیدی شیمیایی، کالاهای ساخته شده، ماشینهای سنگین و کنترل ابراز دقیق ماشینی و ابزارهای علمی، فروش آلمان به عراق رشد چشمگیری در دوران جنگ داشت. ارزش فنآوری پیشرفتهی آلمان به عراق تنها در سالهای 1987،1988میلادی به ترتیب به8.374 و 8.826 میلیون دلار رسید .بخشی از کارخانههای آلمان نیز به صورت انحصاری، سلاحهای مورد نیاز صدام را میساختند.
به گزارش اشپیگل؛ در تاسیسات شیمیایی که شرکتهای آلمانی در سامره عراق ساخته بودند؛ مواد شیمیایی بسیار مرگبار ”تابون" و ”کلاست "تولید میشد. کارشناسان آلمانی همچنین متوجه شدند سه کارخانه فروخته شده به عراق قادر به تولیداسید سیائیدریک" غلیظ و فشرده بودند.
حتی برابر گزارشهای موثق و محرمانه، آلمانها اطلاعات به دست آمده از مجروحان شیمیایی ایران در بیمارستانهای آلمانی را در اختیار عراق میدادند تا از آنها برای اصلاح ترکیبات شیمیایی مورد استفاده در سلاحهایشان بهرهبرداری کنند.
فنآوری آلمانها این امکان را برای عراق فراهم میساخت تا به تدریج تولید و ساخت قطعات موشکها از جمله موشک اسکاد و بدنه آن را آغاز کنند .بعدها بازرسان سازمان ملل به مخازن ترکیب اکسیژن سیستم ثبت فشار و شاسیهای پرتاب موشک عراق دست پیدا کردند که همگی ساخت آلمان بودند.
مجله اشپیگل با آشکار شدن نقش این کشور در انتقال فنآوری و کمکهای فنی به عراق نوشته بود: "امروزه دیگر ثابت شده است که بدون فناوری آلمان، عراق قادر به تولید موشکهای دوربرد اسکاد B نبوده است. فناوری پیشرفته آلمان که در اختیار عراق قرار میگرفت؛ به بغداد این امکان را میداد که برد موشکهای اسکاد Bرا به 600 کیلومتر افزایش دهد.
در مجموع امکان ورود سلاح و فنآروی پیشرفته از شرق و غرب در خلال جنگ و قبل از آن امتیازی بود که عراق از آن بهرهمند بود. با آن که سهم واردات سلاح و تجهیزات پیشرفته نظامی برای عراق و ایران در سال 1979 یکسان بود؛ اما این رقم در سالهای نخستین جنگ به نسبت5 به 1به نفع عراق تغییر کرد .در این وضعیت عراق حدود نیمی از نیازمندیهای سلاح و مهماتش را از خارج از بلوک شرق تهیه میکرد که حدود یک سوم آن مهمات پیشرفته کشورهای اروپایی غربی بود که این برتری در بودجه نظامی و خرید فنآوری پیشرفته، در تمام طول جنگ برای عراق حفظ شد.